عاشق اخمت شدم، باشد! ولی گاهی بخند
می شود چنگیزخان هم گهگداری خانِ زند
بوده ام هرچند شیری، تا تو صیادم شدی
مثل یک آهوی زخمی ساده افتادم به بند
عشق تو در طالعم بوده عزیز از ابتدا
از همان روز تولد، از همان هفتاد و چند
دست از جان شسته ام گاهی ولی با این همه
نه نمیشد باز هم زیبای من دل از تو کَند
بی حضورِ تو برایم فرق چندانی نداشت
تلخی نسکافه ها، یا چاییِ هل دار و قند
گرچه با تلخی تو جذابی، شکر گاهی بریز
عاشق اخمت شدم، باشد! ولی گاهی بخند
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
طاهره اباذری هریس
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
تو مثل چای عصرانه، شبیهِ خوابْ دلچسبی
برای این دل تشنه، شبیه آبْ دلچسبی
شبیه بستنی یخمک، دراین گرمای تابستان
تو یک احساس بی همتا، تو پاک و ناب، دلچسبی
*-*-*-*-*-*-*-*-*-*
طاهره اباذری هریس